گنجور

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۴۱ - حکایت بر سبیل تمثیل

 

داشت پور سبکتگین دو غلام

گلرخ و لاله روی و سرو خرام

هر دو در پله بها همسنگ

هر دو در حله صفا یکرنگ

با یکی بود شاه را نظری

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۴۲ - امتحان کردن شاه آن دو غلام را

 

شاه روزی به اتفاق شکار

خیمه بر بیشه زد ز شهر و دیار

زانکه جز در شکار نتوان کرد

ورزش کارزار و جنگ و نبرد

کار ارباب ملک بازی نیست

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۴۳ - سرعت نمودن غلام مقبول به انقیاد امر پادشاه و تبری کردن او از حول و قوت خویش

 

آن یکی چست از زمین برجست

تیغ جست و میان به کین در بست

گفت شاها غلام فرمانم

هر چه حکم تو بنده آنم

گر کنم طاعت و اطاعت تو

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۴۴ - ابا کردن غلام دیگر از امتثال فرمان پادشاه

 

شاه چون اضطراب او می دید

زیر لب نرم نرم می خندید

خنده ای همچو برق عالم سوز

نه چو صبح دوم جهان افروز

مشو از لطف پادشاه دلیر

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۴۵ - بیان فرمودن پاشاه که مقصود از این امر اتیان بفعل مأمور به بود بلکه غرض آن بود که آنچه در سرشت شماست از انقیاد و عناد ظاهر شود

 

چون گذشت از حد آن جحود و عناد

شاه گفتا خدات صبر دهاد

چند ازین گفت و گوی بیهوده

که زبان زان مباد آلوده

امر من بهر آزمون شماست

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۴۶ - اشارت به آنکه امر دو قسم است ایجادی و ایجابی

 

بر دو قسم است امر اگر یابی

امر ایجادی است و ایجابی

امر ایجادی امر کن باشد

که مفیض نو و کهن باشد

زو تخلف نمی کند مدلول

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۴۷ - سؤال غلام گناهکار از شاه گردون اقتدار

 

گفت شاها چو نهی و امر از توست

قدرت و فعل زید و عمرو از توست

می کنی امر و می کنی امداد

زید را در حصول فعل مراد

می کنی امر و می شوی مانع

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۴۸ - جواب پادشاه از سؤال غلام

 

گفت بر عارفان بود معلوم

که شما حاکمید و من و محکوم

هر چه ظاهر ز زین و شین شماست

موجب مقتضای عین شماست

هر چه عین شما تقاضا کرد

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۴۹ - سؤال دیگر از زبان غلام

 

گفت شاها چو فیض جود تو داد

قابلان را قبول استعداد

این تفاوت چراست در قابل

این چرا مدبر است وان مقبل

نظر لطف سوی قابل کن

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۵۰ - جواب

 

گفت اعیان همه صفات مرا

صورتند و شئون ذات مرا

وان صفات و شئون مذکوره

صور ذات و ذات ذوالصوره

نیست ذوالصوره را تغیر حال

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۵۱ - سؤال دیگر

 

گفت شاها چو فعل و نیت من

هست بر وفق قابلیت من

قابلیت به جعل جاعل نیست

فعل و فاعل خلاف قابل نیست

هر چه قابل به حسن استعداد

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۵۲ - جواب آن

 

گفت هر جا شد این شناسایی

موجب عطلت و تن آسایی

آن نشان شقاوت از لیست

اثر لعن و طرد لم یزلیست

هر کجا باشد سبب مجاهده را

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۵۳ - مخاطبة مع المکاشفین بسر القدر

 

ای مکاشف شده به سر قدر

پرده جد و اجتهاد مدر

بگذار از خویش و در خدای گریز

بگسل از خویش و در خدای آویز

گرچه تو ز اختیار مأموری

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۵۵ - اشارة الی قوله تعالی حکایة عن الخلیل علیه السلام و اذا مرضت فهو یشفین

 

به هدایت سرای قرآن آی

ادب آموز از خلیل خدای

زانکه شرط اذا مرضت چو گفت

در جزا در فهو یشفین سفت

شرط چون بود جنس سقم و مرض

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۵۶ - تحریض علی طلب الادب و تحریض علی ادب الطلب

 

اَدِّبوا النَّفْسَ اَیُّها الْاَصْحاب

طُرُقُ العِشْقِ کُلُّها آداب

مایه دولت ابد ادبست

پایه رفعت خرد ادبست

جز ادب نیست در دل ابدال

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۵۷ - قصه گریستن شاعری که قصیده غرا به حضرت شاه خواند و هیچ کس تحسین نکرد جز جاهلی که به اسالیب سخن عارف نبود

 

شاعری در سخنوری ساحر

در فن مدح گستری ماهر

بهر شاهی لوای مدح افراخت

پر صنایع قصیده ای پرداخت

مدح شاهان به عقل و شرع رواست

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۵۹ - در بیان آنکه اکثر خلق عالم روی پرستش در موهوم و مخیل خود دارند

 

خلق عالم همه درین کارند

رو به وهم و خیال خود دارند

همه اندر خداپرستی فاش

لیکن آزر صفت خدای تراش

هر کسی بر امید بهبودی

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۶۰ - اشارة الی تفسیر قوله تعالی فاینما تولوا فثم وجه الله

 

از نبی اینما تولوا خوان

ثم وجه اللاه ش متمم دان

یعنی آن سو که روی قصد آری

تا حق بندگیش بگزاری

وجه حق کان بود حقیقت او

[...]

جامی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۲۹
sunny dark_mode