گنجور

ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۸

 

خسروا ،وقت می گل فام است

رونق عیش درین ایام است

باغ پر مطرب خوش الحان است

دشت،پرشاهد سیم اندام است

در جهان نکهت انفاس صبا

[...]

ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۱۹

 

صاحب جلد کت از راه ببرد

وین هم از جلدی آن قحبه زن است

ورنه این سیم سر زرین گوش

چه سزاوار چو تو سیم تن است

یک شبی حجره من روشن کن

[...]

ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۴۱

 

گر امین را به ولی عهد ملک

در سرا پرده عز پروردند

مُلک،مأمون برد از راه سزا

گرچه نامی بر امین افکندند

ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۹۸

 

ای خرد در طلب غایت تو

کرده پا آبله از بس دوری

تو به تدبیر جهان مشغولی

گر بکارم نرسی معذوری

از تو من بنده سؤالی دارم

[...]

ظهیر فاریابی
 
 
sunny dark_mode