ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۸ - بیم از بحران
پادشاهی را یکی دستور بود
کز خط نعمتشناسی دور بود
در سیاست خاطری آگاه داشت
لیک با بدخواه خسرو راه داشت
بود چندان عاصی و بیگانهدوست
[...]
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۹ - مخبر بیخبر
مخبر ما رفت و آمد تنگدست
بیخبر چون گنگ خوابآلود مست
دفتری خالی ز اخبار جدید
همچو چشم بنده اوراقش سفید
لب ز بوری سوی زبر آویخه
[...]
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۰ - جُعَل
یک جُعَل روزی ز اصطبلی حقیر
ناگهان افتاد در باغ امیر
وه چه باغی رشک گلزار فرنگ
لاله و سنبل درآن هفتاد رنگ
یکطرف در عطرپاشی یاسمن
[...]
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۱ - سلام به هند بزرگ
باز خنگ فکرتم جولان گرفت
فیل طبعم یاد هندستان گرفت
تا خیالم نقش روی هند بست
یافت ذوقم جلوهٔ طاوس مست
بلبل فکرم خوش آوایی نمود
[...]
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۲ - باباشملنامه
دوستان آمد ز ره باباشمل
ذکر او حی علی خیر العمل
سال پارین با سران و مهتران
رفت و شد مهمان از ما بهتران
رفت از ایران تا زمانی والمد
[...]
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۳ - تطبیق ماهها با برجها به زبان فارسی و اسلوب شعری
ماه فروردین جهان گردد جوان
برهٔ بریان نهد منعم به خوان
کشت گیرد مایه در اردیبهشت
گاو فارغ میشود ازکارکشت
باغ در خرداد رنگینتر شود
[...]
ملکالشعرا بهار » مسمطات » کار ما بالا گرفت!
شاه نو بر تختگه ماوا گرفت
بار دیگر حق به مرکز جا گرفت
بار دیگر کار ما بالا گرفت
آتش اندر خصم بیپروا گرفت
مجلس سرگشته از نو پا گرفت
[...]
ملکالشعرا بهار » ترکیبات » ناصر الملک
نایب شه چون زگیتی رخت بست
ناصرالملک آمد و جایش نشست
ظاهرا گفتند جمعی کم خرد
بعد جاهل عالمی برجای هست
گفتیم کاین مرد جبان
[...]
ملکالشعرا بهار » ترکیبات » شب زمستان
شب شد و باد خنک از جانب شمران وزید
ابر، فرش برفریزه بر سر یخ گسترید
لشگر تاریکی و سرما به شهر اندر دوید
در عزاگاه یتیمان، پردهٔ ماتم کشید
خاک، یخ بست و عزاکردند سر
[...]
ملکالشعرا بهار » ترکیبات » نکیر و منکر
چون فروبردند نعشم را به گور
خاک افشاندند و زان گشتند دور
ناگهان آواز پایی سهمناک
کردگوشم را خبر از راه دور
من بسان خفته زان آواز پای
[...]
ملکالشعرا بهار » ترجیعات » وارث طهمورث و جم
خیزکز مشرق عیان گردید شب
سرمهٔ چشم جهان گردید شب
تا شبیخون راکجا خواهد زدن
عرضگاه اختران گردید شب
چونزنیزنگیپسشعریزرد
[...]
ملکالشعرا بهار » مستزادها » مناظرهٔ ادبی (در جواب صادق سرمد از ادبای زمان)
سرمدا! شعری که گفتی خوب بود
صافوبیتعقیدوخوشاسلوببود
مطلبشمطلوببود
لیک تاریخی که گفتی سر بسر
با حقیقت جفت نامد درنظر
[...]
ملکالشعرا بهار » منظومهها » مذمت مگس (ذوبحرین) » ای مگس!
ای مگس، ای دشمن نوع بشر
ای همه از عقرب و افعی بتر
در ره و در خانه و صحرا و باغ
موجب دردسر و موی دماغ
قصهٔ پتیاره و مرگ سیاه
[...]
ملکالشعرا بهار » منظومهها » مذمت مگس (ذوبحرین) » داستان «خرفستر»
بشنوی ار گفتهٔ پیر مغان
گیری ازین دیو چه آه و فغان
خلقتش از دیو شد این شوم ذات
کشتن وی زان بود از واجبات
مؤبدی این قصهٔ خرفستران
[...]
ملکالشعرا بهار » منظومهها » مذمت مگس (ذوبحرین) » خانه را پاک دار تا مگس نیاید
دعوت او مسکن پر چرک تست
مسکن پر چرک تو از شرک تست
پاکی و پاکیزگی از دین بود
مشرک و بیدین سگ چرکین بود
چون مگس از اهرمن آمد پدید
[...]
ملکالشعرا بهار » منظومهها » جنگ تهمورث با دیوها » خطاب به زن
گوش کن ای بلبل شیرین سخن
ای گل خوش نکهت باغ وطن
ماجرای خویشتن
روزگار باستان خویش را
باستانی داستان خویش را
[...]
ملکالشعرا بهار » منظومهها » جنگ تهمورث با دیوها » زمین
چون برامد آدمیزاد از کمین
بود در دست پریزادان، زمین
ملکشان ملک یمین
بودکیتی زان جماعت مال مال
از محیط هند تا قطب شمال
[...]
ملکالشعرا بهار » منظومهها » جنگ تهمورث با دیوها » رهنمون
بود با اهریمنان دانشفزون
پختن و معماری و رمی و فسون
خط و رسم وپوشش و بافندگی
پای کوبی، می کشی، خوانندگی
با دگر علم و فنون
[...]
ملکالشعرا بهار » منظومهها » جنگ تهمورث با دیوها » جنگ دیو و آدمیزاد
حربهٔ مردم فلاخن بود و سنگ
دیو را گرزگران ابزار جنگ
چون که دیو از آدمی گشتی ستوه
جانب آتشفشان جستی به کوه
آتش افشاندی به چنگ
[...]
ملکالشعرا بهار » منظومهها » جنگ تهمورث با دیوها » تدبیر پری بانو
شبرسید و مهر روشن شد نهان
شد سیهچونجاناهریمن، جهان
تیرگی گسترده شد از باختر
شد خراسان چون رخ عفریت نر
لعلگون شد خاوران
[...]