گنجور

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۷ - استر گرسنه

 

می‌رسم از راه و دارم استری کز باب جوع

قوت دندان ندارد ورنه قنطر می‌خورد

حرص کاهش هست تا حدی که گر بگذارمش

کهگل دیوار این ده را سراسر می‌خورد

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۹ - مطبخ خواجه

 

خواجهٔ کم کاسهٔ ما آنکه از بهر طعام

هیچگاه از مطبخ او دود بر بالا نشد

مطبخی می‌خواست رو سازد سیاه از دست او

در همه مطبخ سیاهی آنقدر پیدا نشد

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۱ - فغان از ابروی پرچین

 

سرورا از حاجب و دربان عالی حضرتت

از زمین تا چند فریادم رود بر آسمان

الحذر از ابروی پرچین حاجب، الحذر

الامان از سینه پرکین دربان، الامان

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » ترکیبات » در ستایش شاه غیاث‌الدین و شهزادگان

 

ای حریم خوش نسیم و ای فضای خوش هوا

رشک باغ حبتی هم درهوا، هم درفضا

خفتگان خاک همچون سبزه از گل سر زنند

از فضایت گر وزد بر عرصهٔ گیتی صبا

این جوان نورسی شد وان نهال نوبری

[...]

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » ترکیبات » در سوگواری قاسم‌بیگ قسمی

 

پشت من بشکست کوه درد جان فرسای من

باز افزاید همان این درد کار افزای من

گشت چشمم ژرف دریایی وآتش خون دل

شاخ مرجان اندر او مژگان خون پالای من

تخته‌ای زین نه سفینه کس نبیند بر کنار

[...]

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » ترکیبات » سوگواری بر مرگ شاه

 

از چه رو خاک سیه گردون به فرق ماه کرد

مشعل خورشید را گردون چرا پر کاه کرد

از چه رو بر نیل ماتم زد لباس عافیت

هر که جادر ساحت این نیلگون خرگاه کرد

این چه صورت بود کز هر گوشه زرین افسری

[...]

وحشی بافقی
 
 
۱
۴
۵
۶
sunny dark_mode