×
اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶ - وله فی فضیلة الصبح
چشم صاحب دولتان بیدار باشد صبحدم
عاشقان را نالهای زار باشد صبحدم
آن جماعت را که در سینه ز شوق آتش بود
کارگاه سوز دل بر کار باشد صبحدم
صبحدم باید شدن در کوی او، کز شاخ وصل
[...]
اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۸ - وله غفرالله ذنوبه
بار بسیارست و راه دور در پیش، ای جوان
این زمان از محنت پیری بیندیش، ای جوان
کیش بر بستی که نفس دیگری قربان کنی
نفس خود قربان کن و بر گرد ازین کیش، ای جوان
خویش را بیگانه کردن نیست نیکو، بعد ازین
[...]