حنا از خون مردم بسته دستت
شده گلگون دو لعل میْپرستت
به قتل عاشقان تیغ دو ابروت
ز مژگان صف کشیده چشم مستت
به ما کلک قضا عشقت نوشته
مرا عاشق تو معشوق از الستت
جهان حسن را شاهی مسلم
تو را گردید از طرز نشستت
اگر اندر محیط غم دل ما
شود ماهی که تا گیری به شستت؟!
نیم آسوده از عشق تو طغرل
عنان اختیار من به دستت!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز ماهی تا به ماه افسر پرستت
ز مشرق تا به مغرب زیر دستت
اگر یک ذره نور صدق هستت
امل باید که گردد زیرِ دستت
قسم ای بت به چشم می پرستت
که خواهم آمدن آخر به دستت
به خون خویش آلودی تو دستت
زیان کاری نه سودست این که هستت
و گر افتادی و او دید پستت
نخواهی گیرد از پاداش دستت
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.