گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
طبیب اصفهانی

رفتند همرهان و تو در فکر منزلی

آه این چه غفلتست دریغا که غافلی

از دود آه سوختگان باش برحذر

اندیشه کن مباد نهی داغ بر دلی

مشکل ز کار تا نگشائی تو، خلق را

مشکل ترا ز کار گشایند مشکلی

کشتی فکنده ایم بدریای بی کنار

ما را مگر بگوش رسد نام ساحلی

حسرت مراست روی تو در پرده حجاب

خوش بی حجاب آنکه در آئی بمحفلی

از دشت جای خار ز بس گل دمید طبیب

از دیده خون ببار بدنبال محملی