گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
طبیب اصفهانی

حیف از تو که ارباب سخن را نشناسی

از مرغ چمن زاغ و زغن را نشناسی

عمریست نفس سوخته ام حیف بسی هست

کز مرغ قفس مرغ چمن را نشناسی

این با که توان گفت که با دعوی فطرت

معنی نو و لفظ کهن را نشناسی

نشناسی اگر خار ز گل زاغ ز بلبل

سهلست دریغا که سخن را نشناسی

خوشباش طبیب ارشنوی طعنه ز راهب

افسوس که آن عهد شکن را نشناسی