گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
طبیب اصفهانی

آنکه پیوسته به رویت نگرانست، منم

وانکه حیران تو بیش از دگرانست منم

آنکه از کوی تو ای خانه برانداز امید

بسته رخت سفر و دلنگرانست منم

نقد جان می دهم و جنس وفا می طلبم

آن خریدار متاعی که گرانست منم

میگساران همه از جای، سبک برجستند

آن سیه بخت که در خواب گرانست منم

عاشقان تو همه نام و نشانی دارند

آنکه در کوی تو بینام و نشانست منم

پایه قرب مرا بین که بخلوتگه یار

آنکه او محرم هر راز نهانست منم

با تو پیمان وفا غیر بسی بست و شکست

آنکه در عهده وفای تو همانست منم

رهرو عشق بسی هست طبیبا، لیکن

آنکه در مرحله از گرم روانست، منم