اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب العاشر: البهاریات » شمارهٔ ۶۱

ای خواجه اگرتو نوش لبها بینی

آشفته بسی خواب که شبها بینی

اندر سحری که راز دلها گویند

تو خفته مباش تا عجبها بینی