اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها » شمارهٔ ۸۷

هر کاو درمی به خون دل جمع آرد

می نگذاری تا به تو می نسپارد

چون می گذری و می گذاری همه را

باری بگذار تا همو می دارد