اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها » شمارهٔ ۶۲

زین سان که تُوی دیده به خاک آکنده

دشوار توان کرد تو را بیننده

بیدار شود خفته به یک بانگ ولیک

مرده نشود به هیچ بانگی زنده