ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۵۰

بی شمع جمالت ای به حسن افسانه

روشن نشود ز آفتابم خانه

آری ز فروغ شمع خاور همه را

روزاست ولی شب است بر پروانه