ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۹

گویم که دری زوصل اگر باز کنم

در پای تو جان فشانی آغاز کنم

لیکن ترسم که بعد مردن گستاخ

بر روی تو چشم بسته را باز کنم