ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۳

اشکم همه صرف شد در اندیشه ی دل

خونم همه سوخت در رگ و ریشه ی دل

القصه چنان شرم که نتوانم کرد

پیمانه ی دیده را پر از شیشه ی دل