ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۶

یک ذره ز خاک پای آن ماه طراز

گر زان که به دستت افتد ای محرم راز

در چشم تر انداز که پیش از من و تو

گفتند نکویی کن و در آب انداز