ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۴

از چشم تو مرد و زن نفورند نفور

چشمت بکن ای چشم بد از روی تو دور

با چشم کبود و ریش سرخ و رخ زرد

چون گردیدی برو سیاهی مشهور