ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۱

آن بی حاصل که وصل بگذاشته بود

دوری از یار سهل پنداشته بود

میرفت و دل شکسته با خود میبرد

مسکین آتش به توشه برداشته بود