ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۰

چون بر رخت آن زلف پریشان لرزد

در سینه ما دل طپد و جان لرزد

جز زلف سیه کار تو کس دید بگو

کفری که چنین بر سرایمان لرزد