ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵

چشم تو که با جهان عتاب است او را

پیوسته ز خواب خوش نقاب است او را

ریزد بسیار خون مردم به ستم

بسیاری خون باعث خواب است او را