ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳

جانا از رشک می سپارم جان را

درمان این است درد بی درمان را

دانی زچه در عشق تو خون شد جگرم

بسیار فشردم به جگر دندان را