دل ترک عشق آن بت دلجو نمیکند
من ترک عشق میکنم و او نمیکند
بر دیدهام نشین نفسی زآن که باغبان
بیسرو لذتی ز لب جو نمیکند
مایل به دیگران شود از منع من، بلی
بییاد نخل میل به هرسو نمیکند
بیعشق حسن را نبود قدر و قیمتی
خار از گلی به است، کو کس بو نمیکند