محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۱۰۹ - در تیر زدن شاه مبرور بر پلنگ

شد زمین سیم گون از تیر خسرو لعل رنگ

در کجا در کوهساران از چه از خون پلنگ

در بهاران نی عجب گر لاله می روید زخاک

در زمستان تیر خسرو لاله رویاند زسنگ

یک تنه شه می کند صید پلنگان جفت جفت

هم چنان کز خیل مرغان شاهباز تیز چنگ

داستان پیل مست و تیر رستم تازه شد

زان چه در کار پلنگان کرد با تیر تفنگ

بازوی صید افکنش شد شُهره در صید افکنی

در همه اقطار ایران تا به اقصای فرنگ

شب به عشرت تاز و در هر روز صیدی تازه کن

گه گوزن و گاه قوچ و گه پلنگ و گاه رنگ