جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۸

زلفی که همه سال دل و جان برد او

هرگز بوفا سوی کسی ننگرد او

گویند که سرخ است و سیه بایستی

چون سرخ نباشد که همه خون خورد او