جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۰

زلفی که همی نهاد سر بر قدمش

بسترد که بد جایگه پیچ و خمش

آنکس که نهاد استره بر فرق سرش

چون استره ننهاد سر اندر شکمش