جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۲

جائی که غمت بقصد جان برخیزد

دل را چه زیان گر از میان برخیزد

دارم سر آن که تا بدستت نکنم

از پا ننشینم ار جهان برخیزد