جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲

این مرا در جهان نه بس باشد

که بدرد تو دسترس باشد

آرزوی من از جهان غم تست

هیچ کس را چنین هوس باشد؟

پیش تو چون سخن ز من گویند

گوئی از خشم کوچه کس باشد

بوسه زان خواهم از لبت که شکر

گه گهی طعمه مگس باشد

تو بتیغم زنی و دل گوید

کز توأم این فتوح بس باشد