جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۸ - بیچاره آدمی

دی هر که دید سلطنت و کار و بار تو

گفت از تعجب اینت ستمگاره آدمی

و امروز هر که عجز تو بیند بدینصفت

گوید همی بدرد که بیچاره آدمی