گذشت نوبت احسان و روزگار کرم
چه وقت می بکند باز روز کار کرم
که خون گرفت دل اشتیاق پیشه من
در اشتیاق بزرگی و انتظار کرم
غبار بخل زصحن زمین بچرخ رسید
کجاست آخر یک ابر سیل بار کرم
منیر طلعت او سوسن ریاض امل
بلند همت او سرو جویبار کرم
زهی بعرض کریم تو ابتهاج ثنا
زهی ز کف جواد تو افتخار کرم