جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۱ - نان تهی و نام نکو

گفتم بجوانی که بعالم در

من مرد ندیدستم از و بهتر

چون می نکنی خدمت مخدومی

کت گردد کار از همه سو بهتر

گفتا که بسی کرده ام اندیشه

نان تهی و نام نکو بهتر