ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۸۰

فرزند حسن ایدل و جانم با تو

گردون نگذاشت تا بمانم با تو

هر چند که غائبی دلم حاضر تست

هر جا که همی روم روانم با تو