ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۶۹
تا رفت ببرج آتشی کوکب من
از لرزه بهم نیاید لب من
خوشوقت تبم که درگه رنج مرا
دلگرمی من نکرد الا تب من