ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۵۳

در حال حیاتم ای بت مشکین خال

هرگز نکنی یاد من مسکین حال

ز آنپس که شود سوخته پروانه چه سود

گر شمع بر او اشک فشاند همه سال