ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۰۰

ما با رخ و زلفین تو بی ترس و هراس

یک بار دگر عشق نهادیم اساس

با آنک رخ تو هست در سایه زلف

ماننده آفتاب در عقده رأس