ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۵۸

از خنده رعد و گریه ابر بهار

وقتست جهانرا که شود چون رخ یار

سردی مکن ایباد بهاری بگذار

تا لاله و کل بشکفد از خاره و خار