ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۱۰

گفتم بتو هیچ آگهی میاید

زین درد که بر دل رهی میآید

خندید و بطعنه گفت خوش باش فلان

کز رنگ توام بوی بهی میاید