ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۵۶

تا خوی بد یار دگر سان نشود

احوال دل یار بسامان نشود

او جان طلبد از من و من بوسه ازو

او را شود این کار مرا آن نشود