ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۷

سردار جهان خواجه که آئینش سخاست

بحریست کفش که موج آن جمله عطاست

من تشنه لب از ساحل آن گشتم باز

این نیز هم از طالع شوریده ماست