هر که در عالم رندی قدمی رفته بود
هیچ زاهد نتواند که بنازد بروی
زو فره می نتوان برد ولی وقت سپرد
دنبه بگذارد و به نیز گدازد بروی
گر بزرگی کند اندر نظرش حاتم طی
سر بپاشندگی خرده فرازد بروی
سکه داری که چنین است سترک و روشن
خرقه رندوشی نیک برازد بروی