ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٨٨٣

هر که در عالم رندی قدمی رفته بود

هیچ زاهد نتواند که بنازد بروی

زو فره می نتوان برد ولی وقت سپرد

دنبه بگذارد و به نیز گدازد بروی

گر بزرگی کند اندر نظرش حاتم طی

سر بپاشندگی خرده فرازد بروی

سکه داری که چنین است سترک و روشن

خرقه رندوشی نیک برازد بروی