ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٧١٩

پدری با پسر بشفقت گفت

که پسندیده دار عادت و خو

راحت نفس اگر همیخواهی

بیشتر از نصیب خویش مجو

تا نپرسند دم مزن بسخن

و آنچه گوئی بجز صواب مگو

کر رسیدن بمقصدت هوس است

راه کان مستقیم نیست مپو

بطمع در خطر میفت و مکن

رشته غم بدست آز دو تو

که نخواهد همیشه باز آید

بسلامت ز چشمه سار سبو