ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵٧۴

هر چه آن آشکار نتوان کرد

مکن اندر نهان بهیچ سبیل

ز آنکه بی شک نهان نخواهد ماند

بد و نیک جهان بهیچ سبیل

سخنی کت گزیر باشد از آن

مگذران بر زمان بهیچ سبیل

که سخن چون روان روان برود

باز نآید روان بهیچ سبیل

هر بلائی که از تو بر تو رسد

نتوان رست از آن بهیچ سبیل

پند پیرانه را ز ابن یمین

رد مکن ایجوان بهیچ سبیل

سودمندست پندش ار شنوی

ز آن نبینی زیان بهیچ سبیل