ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٣٧١

هر که در اصل بد نهاد افتاد

هیچ نیکی ازو مدار امید

ز آنکه هرگز بجهد نتوان کرد

از کلاغ سیاه باز سفید

دون پرستی مکن که می نشود

در صفا هیچ ذره چون خورشید

هر کرا دور چرخ جامی داد

بابصارت نکشت چون جمشید

بید را گر بپرورند چو عود

بر نیاید نسیم عود از بید