ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٣۶٧

ناصر دولت و دین شاه ابوبکر علی

که بحال دل محنت کش ما باز رسد

شک ندارم که بمن از پس این مکرمتش

چون ازین پیش صد اکرام و صد اعزاز رسد

دل دریا صفت او چو زند موج سخا

ای بسا در که بدست أمل و آز رسد

نرسد ابر بهاری بکفش وقت عطا

بوم را همت آن کو که بشهباز رسد

وعده ئی ابن یمین را ز کرم فرمودست

وقت اینست که آن وعده بانجاز رسد