ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ٣٧ - ایضاً قصیده در منقبت حضرت علی مرتضی(ع) والصلوه

آنرا که پیشوای دو عالم علی بود

نزد خدای منزلتی بس علی بود

اقبال دارد آنکه زند دم ز دوستیش

بل بندگی قنبرش از مقبلی بود

امروز هر دلی که تهی باشد از ولاش

روز جزا ز نار سقر ممتلی بود

بر اتفاق مرشد و هادی اولیاست

از نور اوست مقتبس آنکو ولی بود

شرطست در نماز جماعت امام را

کاو را از آن میان صفت افضلی بود

فاضل بجای ماندن و مفضول را امام

کردن نه در طریقه حق مبطلی بود

هر کس که مؤمنست بفرمان مصطفی

مولاش اگر عناد ندارد علی بود

گر فیض او مدد نکند خاطر مرا

آخر مرا بگوی که این پر دلی بود

ممدوح از این قبیل که گفتم فضایلش

گفتن مدیح غیر وی از جاهلی بود

تا زنده ماند ابن یمین کار افضلش

در گلشن مدایح او بلبلی بود