اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » ملحقات » شمارهٔ ۲۹

ای دل ز جفای او چو نالی هر دم

کز ناله بخاطرش نشیند گردم

در جان غم عشق او نهان باید داشت

تا بردگران عیان نگردد دردم