اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۲

دریای دلم نه قعر دارد نه کران

چون ذره به پیش او همه کون و مکان

دل مظهر علم حق بود ای نادان

پیدا و نهان ازآن درو گشته عیان