اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۲

در بادیه عشق تو سرگردانم

بی رهبر و زاد و بی سروسامانم

از دست غم فراق ما را برهان

در بزم وصال خویشتن بنشانم