اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۸

از پرتو روی تو جهان روشن شد

جانم ز نسیم زلف تو گلشن شد

چون شاهد حسن در عدم منزل کرد

میخانه هر دو عالمش مسکن شد