اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۷

برقص آمد جهان ز آهنگ حافظ

ز چشم بد خدایش باد حافظ

چو من مست مدام جام عشقم

مده بیهوده ما را پند واعظ

حدیث واعظ از تقلید و زهداست

ز عارف گوش کن در مواعظ

بیک لحظه دل غمگین شود شاد

بحال زارم ارباشی ملاحظ

براه عشق چون گشتم روانه

اسیری خوش بگو والله حافظ