کلیم » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۷

در معرکه این تفنگ فریادرس است

خصم افکن و گرم خوی و آتش نفس است

موقوف اشاره ایست در کشتن خصم

سویش نگهی ز گوشه چشم بسست